این یه بازگشته؟

ولی من چقدر عوض شدم!

چقدر دنیا عوض شده ...

سخته دوباره برگردم به عقب و بتونم حرف بزنم!

اما دلم میخاد حرف بزنم

از همه چی

همه چی

سلام!

راستش دلم خیلی برای اینجا تنگ شده بود ..

:)

امام آمد ..

امام ..

امام خمینی،صبح فردا در تهران است.

یک ملت سراپا شوق بوده اند،جنگیده بودند و منتظر..

منتظر واقعی!

سی سال گذشته ..

مردم دگرگون شدند، علائق تغییر پیدا کردند ..

ماهمان مردمیم، ولی چه مرگمان شده ک برای اماممان شوق نداریم،نمی جنگیم،در فراغش نمی سوزیم؟

او بیشتر از ما منتظر است ..

سالهاست در تنهایی اش، هم و غمش حوائج ماست ..

ما کجاییم؟..

حرف دیگر بس است!

باید برخواست، فریاد زد و خواست ..

برگرد امامم .. برگرد ..

 

سرگشتگی بود که از آغاز گره به ریشه مان خورده بود.

همان طوری که پی ریزی شد، ادامه دارد ..

گاهی فقط آشفته و پریشان تر می شویم در پیچ و خم وقایع!

هی راه را غلط می رویم .. هی با نااهلان هم سخن می شویم و اندکی بعد..

دوباره به شاهراه برمی گردیم!

غصه ی ما، غصه ی منتظران است..

نمیدانیم دست هایت را در دست داریم یا فقط با تصورش دل خوشیم!

غلط را با درست اشتباه می گیریم و از نتیجه ی هیچ کاری مطمئن نیستیم!

اخلاصمان را در طبق های زرین تقدیم کردیم و ادعا جایگزین رفتارمان کردیم..

ادعا بود همه ک ما منتظریم ..

اما همه یک مشت گل بی بوییم .. که سالهاست با عطر های قلابی فریب می دهیم دشت زمین را ..

تو آن عطر خالصی ک نمی آیی و ما همچنان سرگشته و حیران!

غصه ی انتظار مارا کشت،اما این قصه گره بیشتری خورد با طلوع هر شنبه!

زمین داغدار هجر توست ولی ما نه!

ما به نبودنت عجیب خو گرفته ایم..

عادت کرده ایم به همین "عجل" های صبح جمعه.. 

ما به این دوری سخت و جانگاه عادت کرده ایم و به این "خوبم" های استهزاء آمیز ..

خالصی .

اصلی .

نابی .

همین است و خواهد بود.. تا نیایی ..

یا شاید ، تا ما نیاییم.

نمیدانم!

من فقط دل خوشم به همین "عجل " ها و "امن يجيب المضطر اذا دعاه" ها..

و چشم به راه و حیران ..

 

الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد..

 

 

میگفت:
خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: ...آزادی...آزادی...آزادی...
و عابران خسته میپرسند: آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال میکرد آزادی کجاست؟
راننده گفت: رد کردی...آزادی قبل از انقلاب بود...
گفتم:
از غرب که به میدان آزادی نگاه کنی، آزادی قبل از انقلاب است. از میدان امام حسین (ع) که به آزادی نگاه کنی،آزادی درست میفتد بعد از انقلاب.
پس بنگر در کدامین سو ایستاده ای...

 

آغاز ولایتتون مبارک آقاجان ..

قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است
جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است

زمان زمان شروع زعامت مهدی است
غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است

همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام
امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام


بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد
شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد

بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد
بـرای منتظـران این خبر مبارک باد

خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده
ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده


خطاب حضرت معبود را بخوان با من
پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من

بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن
سرود مهـدی موعود را بخوان با من

دوبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده
به یمن وصل، همه فصل‌ها بهار شده


ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است
رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است

فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است
الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است

فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید
سراب‌هـا همـه رفتنـد، آب را نگرید


بشارت ای همه یاران که یار می‌آید
نویــد رحمـت پــروردگار می‌آید

محمـد از طــرف کوهسـار می‌آید
علی گرفته بـه کف ذوالفقار می‌آید

دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید
سلام تازه بر آن تک سوار نور می‌آید


ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم
رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم

امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم
قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم

حـرم رسانه آوازه «انـا المهدی» است
چهان پر از سخنِ تازه «انا المهدی» است


جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید
دل خـزان زده خویش را بهار کنید

یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید
الا تمامــی وهابیــان فــرار کنید

رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است
به دست مهدی موعود، ذوالفقار علی است

اول ، حرف آخر را ..
کربلا یک شهر نیست ،
عالم است!